بخوان نام مرا بر سنگ وضعی شرمگین دارد من آن سنگم که از عشقت شراری در کمین دارد من اکنون مرده ام اما تو هستی در جفا کاری بقایی نیست در هستی، عدم در آستین دارد شراری جسته از سنگم، به شوق دیدن رویت غبارم گرد راهت را نگاه واپسین دارد چنان داغ تماشایم حرارت می‌زند بیرون وگرنه پس چرا سنگم مزاج آتشین دارد به اقبال بلندم دلخوشم روزی که می‌آیی زمینم در هوای تو، هوای تو زمین دارد به دست باد دادم روزگار عشرت خود را نگاهم حسرت رقصی که از دامان چین دارد دلم می لرزد و شرمگین دارد ,وضعی شرمگین منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تخفیف ویژه فقط برای امروز پارسی فان - مجله تفریحی ، سرگرمی ، دانلود فیلم و سریال سامانه مراقبت از خانواده مکسیروید maxiroid پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان اجاره آپارتمان فرا دانشجو مبین آترو | ATRO